پنجره فقط یه اسمه...
فرصت دوباره ای شدتادرروزهای گذشته حال وهوای سرودن ترانه ای باشد، واین یکی ازهمان ترانه های تازه ی این روزهای پاییزی است...
دارم ازدس دیگه می رم
که به لب رسیده جونم
من شبیه تونبودم
اینوازچشات می خونم
می دونی سخته واسه ی من
تاابد خاطره موندن
سخته این قصه ی آخر
دل به جاده هاسپردن
خاطرات باتوبودن
ابری میشن ومی بارن
همیشه روزای برفی
توی حسرت بهارن
پنجره فقط یه اسمه
اینوچشمای تو می گه
من شبیه تونبودم
توشبیه کس دیگه...
سلام این روزه مد شده که هرکس در ترانه هایش بیشتر غر زد واه وناله کرد مقبول تر است ومن نمیپسند م از شما هم بعید است با پیشینه ای که در زبان ادبی خاص خود دارید!
سلام جناب حکمتی شما یا دنیای شاعرانه ی کودک و نوجوان برای من آشناتری. چه خبر از اون ورا؟
سلام دوباره آمدم که بخوانمت ... دیدمت لذت بردم برای برگشتن ...بدرود
سلام. ساده و صمیمی بود. خدا قوت
سلام در وبلاگ فارسی زبانان لینک شدید. در نظرخواهی انتخاب شاعر هفته شرکت کنید.http://irafta.blogfa.com/
در خواب های هرشبه ام درد می کشم از غصه های جمع شده زیر بالشم به روزم با خواب هایی که راه به جایی نمی بردند و دلتنگی همیشه ی یک جفت چشم خیس.... منتظر نگاهتان هستم! با احترام: صدیقه حسینی/رشت پ.ن: تير/باران با يك سپيد به روز شد www.tirbaraan.blogfa.com
درود بر علیرضای دوست داشتنی خواندم و مثل همیشه لذت بردم دست مریزاد. ساعی باشی و مانا دوست من.
سلام علی رضا خوبی چه خبر عزیز با شعر تازه ای به روزم و منتظر دیدار شما